السلام علیک ایها الامام الرئوف
شأن تو را به شیوه ی ناز آفریده اند
ذاتا مرا برای نیاز آفریده اند
از آتش زیارت تو شعله می کشد
دل را برای سوز و گذاز آفریده اند
بیخود به سوی کوی تو من رو نمی کنم
این قبله را برای نماز آفریده اند
جز اینکه هر کجا بتوان یا رضا شنید
خورشید را برای چه باز آفریده اند
یک قطره آب بودم و دریا شدم کنون
این قوم را چه آیینه ساز آفریده اند
گاهی فراز قربم و گاهی فرود بعد
این راه نشیب و فراز آفریده اند
پیوند ما و تو ز ابد تا ازل بود
این رشته را چقدر دراز آفریده اند
ما را غلام حلقه به گوشت ولی تو را
پروردگار بنده نواز آفریده اند
شعریم و پشت ظاهر ما معنی دگر
ما را ز مستعار و مجاز آفریده اند
رضا جعفری
+ نوشته شده در دوشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۰ ساعت 11:0 AM توسط مدیر وبلاگ
|