الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیرالمومنین

 علی بن ابی طالب والائمة المعصومین

    علیه و علیهم السلام

بازگشت به مدینه

خبر رسید که با حکم کاروان سالار

قرار قافله در ساحل غدیر شده است

چند روزی است که مراسم حج پایان یافته است. از سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به همه ی حجاج اعلام شد تا غیر از بیماران همه از مکه خارج شوند و برای برنامه ای مهم در غدیر خم- که کمی قبل از جداشدن کاروان ها بود- حضور یابند. ( بحارالانوار111:37)

روز بعد، نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به همراهی کاروان هایی بزرگ- که شمارشان بنابراقوال مختلف مورخان بین90000 تا 124000 نفر است- خانه ی خدا را ترک گفته است. این کاروان ها- که رهسپار شهرهای خویش اند- وادی هایی را پشت سر گذاشته و اینک به منطقه ی وسیعی به نام " جحفه" گام نهاده اند؛ به صحرای خشکی که جز چند درخت تنومند بیابانی و مقداری خاک و ریگ های سوزان چشم انداز دیگری ندارد و در تب و تاب گرما می سوزد.

حرکت یکنواخت شتران قافله و آهنگ زنگ ها، کاروانیان را- که با برداشتن گام های تند، آرزویشان دیدار عزیزان و رسیدن به کاشانه هایشان بود- در رویایی دور و دراز فروبرده است. هنوز صدا و نوای ملکوتی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در فضای کعبه و صحرای عرفات و منا- که سفارش های لازمی را یاد می کرد- در گوش اصحاب و یارانش طنین انداز است.

هرکس به چیزی می اندیشد. اما در میان این جمع کثیر، تنها یک نفر است که تصوراتش در افقی ماورای اندیشه ی دیگران قرار دارد و به موضوعی می اندیشد که از سنخ منافع و خواسته های آنان نیست. فکر او در محور مطلبی دور می زند که نه تنها بسته به مصلحت آینده ی کاروانیان هم سفر اوست، بلکه به سرنوشت فرداهای امت و حیات سعادت مندانه ی کاروان عظیم بشریت متعلق است که بعد از او تا منزلگاه رستاخیز طی طریق خواهد کرد.

 

ادامه دارد...

برگرفته از کتاب جرعه ای از زلال غدیر/ حسن تاجری