ماء معینم!

گاه غرق در دلتنگی و حسرت می شوم!

و توصیف این روح متلاطم را هیچکس جز شما نمی داند..

اشکی که منتظر فرصت است تا با کوچکترین اشاره بی امان مردم چشم هایم را تیره و تار کند،

تنها به آرامشی از جانب شما، خاموش می شود..

وگرنه منکه با این قلب ضعیف و بی قرار، هم اکنون درمانده ی گرداب ناملایماتم!

اما شمایید که آرامش می دهید وقتی مرغ جانمان بی تاب می شود.. 

وجود  شماست که خدا به وسیله تان شفا یا هر رزق و بخششی اعطا می کند

یامن اسمه دواء و ذکره شفاء

 بر قلب خسته ام نگاهی بیندازید و دعایی نماییدم

که محتاجم و چشم به راه.......


خداوند قلب دردمندتان را با مژده ی ظهورتان شاد نماید