دیدم به جنگ مادر رنجورم آمده،

فریاد می زدم: برو نامرد لعنتی؛

خونت حلال خشم حسن می شود، برو،

خونم به جوش آمده، خون سرد لعنتی؛

خط و نشان برای زنی خسته می کشی؟!

لعنت به هرکه گفته به تو مرد، لعنتی؛

دیوارهای سنگی آن کوچه شاهدند،

با مادرم چه کرد آن پست لعنتی....