برای ماء معینم-43
ماء معینم
شبیه کسی شده ام که در اثر تجارب شخصی، علائم مشابه دیگران را تشخیص میدهد..
طبیب نه
که طبیب کسی است که دردهای دیگران را دوا می کند
اما چگونه کسی دردی از دیگری دوا کند وقتی خودش هنوز..
..
به کسی نمی توانم بگویم این حرف ها را-
دیگران یا اساسا درک نمی کنند
یا بیش از حد سوال می پرسند
اما چه جای گله؟!
وقتی با کسی دردل می کنی باید انتظار حرف هایش را هم داشته باشی
و اگر مراد از سخن گفتن تنها شنیدن صامت وبدون هیچ حرفی بود که گربه های خیابان و کبوتران روی نرده ها هم شنونده بودند!!
بگذریم..
..
آمده ام برای شمایی بگویم که عالم به اسرار ها و مکنونات قلبی ام هستید
همان پدر مهربان و رفیق دلسوزی که هر لحظه کنارمان است
و جوابم می دهید، به منی که سخت محتاج شنیدن پاسخی هستم
- هرچند لایق شنیدن صدایتان نباشم ... -
همان که اگر گرهی قرار به باز شدنش باشد
تنها و تنها به دست با کفایت او گشوده خواهد شد
به خواست خدای متعال
اشک هایی هست که گاه پشت لبخند ها پنهان می شود..
اندوه هایی که گفتنی نیست- هرچند کم کم که بگذرد دیگران هم یک به یک، به تناسب شرایط گاه تجربه خواهند کرد..
این وسط تو میدانی جمله هایی که برای مقدمه می گویند و حرف هایی که در چند جمله کوتاه خلاصه می شوند، چه عمقی دارند..
به بلندی روزهای............
علائمی مشابه......
من او را آرام می کنم
او مرا..
و هر دو گاهی در بیقراری و سکوت این چهار دیواری مچاله می شویم..
مولای من
آرامش کنید به آرامشی که خداوند وعده داده
و پدری کنید در حقمان مثل همیشه
که باز هم دست نیاز بر در خانه شما آورده ایم
یا من اسمه دواء و ذکره شفاء
خداوند دعای ظهورتان را اجابت نماید
التماس دعا
یاعلی