برای ماء معینم-65
ماء معینم!
دلم گرفته است.... به وسعت رعد وبرقی که دیشب آسمان را لرزاند... نمی دانم این حس غریب چیست که در وجودم افتاده... اما هرچه هست دارد وجودش را به رخم می کشد...
هرچند من پر از این احساسات غریبم...
دلم نیامد نیایم و جای دیگر بروم...
ماء معین خانه ی من است.. و شما که صاحب این خانه اید...
و من مهمانی هستم که به کرم صاحب خانه چشم دوخته و دل سپرده ام..
یاریم کنید
و بیش از همیشه از کرم و بخششتان بمن بچشانید
که شمایید کریم باولاد الاکرام
و مامور بضیافة والاجارة
فاضفنی و اجرنی...
یاعلی
+ نوشته شده در چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 6:18 PM توسط زائر
|