ماء معینم!

روزهای زیادی است که برای ماء معینم ننوشته ام..

شرمنده ام..

اما کلمات بر زبانم جاری نمی شوند- انگار لال شده ام.. نه آنکه لال شوم!! انگار دستم به قلم نمی رود و توان نوشتم نیست..

گاهی در خیالم با شما حرف می زنم..

حرف می زنم تمام سکوت پر از هیاهو را!


می دانم

باید بیشتر صبور بود و صبوری کرد..

شاید این تعجیل من در پی اش زیاد درست نباشد..

اما آقا جان

این را هم می دانم

 که شما

بیش از هرکس به هر آنچه می گویم- یا نمی گوییم- آگاهید..

مرا توانی دهید در امتحانات خدای متعال

و این طفل کوچک را نگهبانی کنید..

چرا که اگر یک لحظه

تنها یک لحظه

دستم از دستانتان رها شود..

همان یک دم

برای نابودی دنیا و آخرتم کافی است...


سپاس گزار الطافتانم

بابای مهربانم


بابای مهربانم- حضرت حجة بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف-

خطاب به شیعیانشان:

إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَ لا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ، وَ لَوْ لا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللاَّْواهُ، وَ اصْطَلَمَکُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا:

 

ما در رعایت حال شما کوتاهى نمى‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ‌یم، که اگر جز این بود گرفتارى‌ها به شما روى مى‌آورد و دشمنان، شما را ریشه کن مى‌کردند. از خدا بترسید و ما را پشتیبانى کنید.