1-اخبرنی انت افضل ام آدم؟
حضرت فرمودند: تزکیة المرة لنفسه قبیح....زشت است که مرد از خودش تعریف کند
ولکن از باب " واما بنعمة ربک فحدث" میگویم : انا افضل من آدم
برای آدم همه قسم وسایل رحمت و راحت و نعمت در بهشت فراهم بود فقط از یک
شجره ی گندم منع گردید و او منتهی نشد و از آن شجره منهیه خورد و از بهشت و
جوار رحمت حق خارج شد...
ولی خداوند مرا از خوردن گندم منع ننمود من به میل و اراده ی خود چون دنیا را قابل توجه نمیدانستم از گندم نخوردم...
(کرامت و فضیلت شخص در نزد خدا به زهد و ورع و تقوی است..)
2-انت افضل ام نوح؟
حضرت فرمودند: انا افضل من نوح...
نوح قوم خود را دعوت کرد به سوی خدا ولی آنها اطاعت نکردند به علاوه اذیت و
آزار بسیار به آن بزرگوار رسانیدند تا درباره ی آنها نفرین کرد: " رب
لانذر علی الارض من الکافرین دیارا"
اما من بعد از حضرت رسول(ص) با آنهمه صدمات و اذیت های بسیار فراوانی که از
این امت دیدم ابدا درباره ی آنها نفرین نکردم و کاملا صبر نمودم...
(کنایه از اینکه : اقرب خلق به سوی خدا کسی است که صبرش بر بلا بیشتر باشد...)
3-انت افضل ام ابراهیم؟
حضرت فرمودند: انا افضل من ابراهیم...
ابراهیم عرض کرد : " رب ارنی کیف تحی الموتی؟ قال اولم تومن؟ قال بلی ولکن لیطمئن قلبی"
ولی ایمان من به جائی رسید که گفتم : "لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا "
(علو درجه ی شخص به مقام یقین او می باشد که واجد مقام حق الیقین شود...)
4-انت افضل ام موسی؟
حضرت فرمودند: انا افضل من موسی...
وقتی خداوند او را مامور کرد به دعوت فرعون که به مصر برود عرض کرد:
رب انی قتلت منهم نفسا فاخاف ان یقتلون و اخی هارون هو افصح منی لسانا فارسله معی ردا یصدقنی انی اخاف ان یکذبون...
اما من وقتی رسول اکرم(ص) از جانب خدا مرا مامور کرد که در مکه ی معظمه
بالای کعبه بروم و آیات اول سوره ی برائت را بر کفار قریش قرائت نمایم با
آنکه کمتر کسی بود که برادر یا پدر یا عم یا خال و یا یکی از نزدیکانش
(کفار) به دست من کشته نشده باشد با اینهمه هیچ خوف نکردم اطاعت امر نموده
تنها رفتم و ماموریت خود را انجام دادم آیات سوره ی برائت را بر آنها
خواندم و مراجعت نمودم...
(فضیلت شخص با توکل به خداست.هرکس توکلش بیشتر است فضیلت او بیشتر است.حضرت
موسی اتکاء به برادرش نمود ولی امیرالمومنین(ع) توکل کامل به خدا و اعتماد
به کرم و لطف خداوند نمود...)
5-انت افضل ام عیسی؟
حضرت فرمودند: انا افضل من عیسی...
پس از آنکه مریم به واسطه ی دمیدن جبرئیل در گریبان او به قدرت خدا حامله
شد همین که موقع وضع حمل رسید وحی شد به مریم... اخرجی عن البیت فان هذه
بیت العباد لا بیت الولاد !!
لذا او از بیت المقدس بیرون رفت و در میان صحرا پای نخل خشکیده ای عیسی را به دنیا آورد...
اما من-وقتی مادرم فاطمه بنت اسد(س) را درد زائیدن گرفت در حالتی که وسط مسجدالحرام بود به صاحب کعبه متمسک شد و عرض کرد:
الهی به حق این خانه و به حق آن کسی که این خانه را بنا کرده درد زائیدن را بر من آسان گردان...
همان ساعت دیوار خانه شکافته شد مادرم فاطمه را با ندای غیبی دعوت به داخل خانه نمود که :
یا فاطمه ! ادخلی البیت...
(در مرتبه اول شرف مرد به حسب و نسب و طاهریت مولد است هرکه روح و نفس او پاکیزه است او افضل است...)
حقا که اگر صبح تا شب خداوند را به خاطر این نعمت بزرگی که به ما اعطاء
کرده(پذیرش ولایتعلی بن ابی طالب(ع) و عشق به او) شکر و سپاس گوییم مطمئنا
کم است...
*أنا وَ جَميعَ مَن فَوقَ التُّراب*
*فَداءُ تُراب نَعلِ ابي التُراب*
برگرفته از وبلاگ شبه پیمبر
کتاب شب های پیشاور از مرحوم سلطان الواعظین (رحمه الله) .... |
|